مدیریت و حسابداری

نکاتی در باب مدیریت و حسابداری

مدیریت و حسابداری

نکاتی در باب مدیریت و حسابداری

سرمایه فکری

سرمایه فکری :
برای اولین بار در سال
۱۹۶۹
واژه سرمایه فکری توسط جان کنت گالبرایث اقتصادان، به منظور توضیح و تبیین شکاف مابین ارزش دفتری و ارزش بازار مؤسسات بکار رفت. پس از وی، کارل اریک اسویبی حسابدار سوئدی عدم انعکاس دارایی های فکری در ترازنامه های سنتی را مورد توجه قرار داد.

در اقتصاد دانش محور امروزی، سرمایه فکری مهمترین سرمایه هر سازمانی به حساب آمده و می تواند از تمامی جهات بر عملکرد یک سازمان تأثیر گذار باشد. هر چند روش های حسابداری سنتی نقش قابل توجهی در فرایند اندازه گیری و گزارشگری دارایی های ملموس بر عهده دارند، اما در یک سازمان دانش محور که دانش سهم عمده ای از دارایی ها را تشکیل می دهد، روش های حسابداری سنتی قادر به اندازه گیری و گزارشگری دانش موجود در سازمان نبوده و لذا روش های حسابداری سنتی نیازمند اصلاحات و تغییرات عمده ای می باشند .
در ادبیات مرتبط با سرمایه فکری تعاریف مختلفی از این واژه به عمل آمده و لذا یک تعریف واحد یکسانی از وجود ندارد. برخی از تعاریف مهم در ارتباط با سرمایه فکری عبارتند از: سرمایه فکری عبارت از دانش، اطلاعات ، دارایی فکری و تجربه می باشد، که می تواند در ایجاد ارزش مورد استفاده قرار گیرد. سرمایه فکری به مجموع دارایی های دانشی موجود در یک سازمان اطلاق می گردد، که از طریق آن سازمان می تواند علاوه بر دستیابی به یک مزیت رقابتی، تداوم فعالیت خود را نیز تضمین نماید.


اهمیت اندازه گیری و گزارش دهی سرمایه فکری :
اگرچه، روش های سنتی حسابداری به طور قابل ملاحظه ای به درک ارزش کسب و کار کمک می کنند، اما با این وجود در یک سازمان دانش محور، که در آن دانش بخش بزرگی از ارزش یک محصول و همچنین ثروت یک سازمان را تشکیل می دهد، روش های سنتی حسابداری، که مبتنی بر دارائی های ملموس و نیز اطلاعات مربوط به عملیات گذشته سازمان هستند، برای ارزش گذاری سرمایه فکری، که بزرگترین و ارزشمندترین دارائی برای بسیاری از سازمان ها است، ناکافی هستند .دیدگاه اندازه گیری سرمایه فکری بر چگونگی ایجاد مکانیزم های اندازه گیری جدید برای گزارش دهی متغیرهای غیر مالی یا کیفی سرمایه فکری در کنار داده های سنتی، کمی یا مالی تمرکز دارد . در مقایسه با حسابداری مالی سنتی، اندازه گیری سرمایه فکری موضوعات مهم غیر مالی، مثل سرمایه انسانی، رضایت مشتری و نوآوری را در برمی گیرد. بنابراین رویکرد سرمایه فکری برای سازمان هایی که می خواهند از ارزش عملکردشان به خوبی آگاهی داشته باشند، جامع تر است. تفاوت های بین این دو رویکرد معنی دار هستند: در حالیکه حسابداری مالی به گذشته گرایش دارد، اندازه گیری سرمایه فکری آینده نگر است. اندازه گیری سرمایه فکری واقعیت های نرم را در برمی گیرد در حالیکه حسابداری مالی واقعیت های سخت را اندازه گیری می کند.اندازه گیری سرمایه فکری بر ایجاد ارزش تمرکز دارد، در حالیکه حسابداری مالی بازدهی عملیات گذشته و جریان نقدینگی را منعکس می سازد. به تدریج مشخص شده است که اندازه گیری مالی سنتی در هدایت تصمیم گیرهای استراتژیک ناکافی بوده و لذا آن باید با اندازه گیری سرمایه فکری تکمیل یا حتی جایگزین شود. در این صورت مدیران به خوبی می توانند از وضعیت موجود مدیریت سرمایه فکری شان مطلع گردند. به طور مشخص، اندازه گیری سرمایه فکری در تصدیق توانایی سازمان برای تحقق اهداف استراتژیک، نمایش تحقیق و توسعه، فراهم ساختن اطلاعات پشتیبانی برای بهبود پروژه ها و تأیید اهمیت برنامه های تحصیلی و آموزشی اش مفید است. اندازه گیری سرمایه فکری به عنوان یک روش مهم مدیریت بازاریابی و کسب و کار استراتژیک نیز، بیش از اینکه یک ابزار ارتباطی با سهامداران یا سرمایه گذاران باشد، به عنوان یک ابزار مدیریت درون سازمانی مفیدتر خواهد بود.. بنابراین، چون شناسایی سرمایه فکری یک مساله استراتژیک کلیدی است، لذا گزارش منظم وضعیت موجود آن به هیأت مدیره ضروری بنظر می رسد. در یک جمله می توان گفت که اندازه گیری سرمایه فکری برای مدیریت سرمایه فکری مهم است؛ بدین معنی که مدیریت موثر سرمایه فکری به اندازه گیری مؤثر آن بستگی دارد. بر اساس گزارشات ارائه شده، یک تعداد از شرکت ها شروع به پی گیری ، ارزش گذاری و ایجاد ابزارهایی برای حمایت از سرمایه فکری شان کرده اند.
شرکت هایی که سرمایه فکری شان را اندازه گیری می کنند، بر مبنای نتایج حاصل از اندازه گیری ها گزارش سرمایه فکری را تهیه می کنند. تا کنون هیچ رهنمود واحدی برای گزارشگری سرمایه فکری چه در سطح ملی و چه درسطح بین المللی وجود ندارد. برخی از شرکت های پیشرو شروع به انتشار این گزارش ها کرده اند، بسیاری از آنها با درصدی از خطا، با ایجاد شاخص های جدید، سرمایه فکری شان را اندازه گیری می کنند. این شرکت ها گزارش های سرمایه فکری شان را، در پرتو تجربه شان در زمینه مدیریت دانش و نیز اندازه گیری سرمایه فکری یا تجربه سایرین تهیه می کنند. شرکت های اروپایی به طور مشخص در بحث اندازه گیری و گزارشگری سرمایه فکری پیشرو بوده و در ابتدا این روند در شرکت های سوئدی و دانمارکی شروع و سپس به جنوب اروپا گسترش یافت. ایده اندازه گیری و گزارش دهی سرمایه فکری از دنیای مدیریت ظهور پیدا نموده و متأسفانه حسابداری هیچ نقشی در آن نداشته است. این موضوع باعث بیداری انجمن های حسابداری و دانشگاه ها گردیده است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد